سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که مردم را به خدا خواند و خود به کار نپردازد ، چون تیرافکنى است که از کمان بى‏زه تیر اندازد . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :4
بازدید دیروز :1
کل بازدید :12513
تعداد کل یاداشته ها : 8
103/2/23
7:34 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
HM[8]

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
بهمن 91[3]
بیوگرافی کامبیز دیرباز
متولد 1354 تهران
مدرک تحصیلی: لیسانس بازیگری از دانشکده هنرهای دانشگاه آزاد اسلامی
آغاز فعالیت هنری از سال 1376 با حضور در تئاتر سیاوش خوانی
آغاز فعالیت سینمایی: دختران انتظار
 
مصاحبه با کامبیز دیرباز

کامبیز دیرباز بازیگری سینما را با نقش‌های کوتاهی در «دختران انتظار» و «نغمه» شروع کرد.بازی در «دوئل» و دریافت سیمرغ بلورین آغاز یک جریان تازه در کارنامه حرفه‌ای این بازیگر بود. دیرباز پس از «دوئل» در فیلم‌های «گرداب»، «به نام پدر»، «مقلد شیطان»، «سرگیجه» و «اخراجی‌ها» بازی کرد. این گفت‌وگو به بهانه اکران «اخراجی‌ها» فیلمی که دیرباز در آن نقش مجید سوزوکی شخصیت اصلی را بازی کرده انجام شده در روزهای پایانی سال 85 که دیرباز مشغله‌های زیادی داشت. چند روز را سر صحنه مجموعه «در چشم باد» در شمال کشور می‌گذراند و چند روز به تهران می‌آمد تا به ضبط برنامه نوروزی‌اش در رادیو برسد.
بعد از «دوئل» و گرفتن سیمرغ چه اتفاقی افتاد؟ به نظر می‌رسد کامبیز دیرباز کاملاً حرفه‌ای با موضوع برخورد کرده، احساساتی نشده و فقط به فکر بازی در نقش اول نبوده. در عین حال که به تنوع انتخاب‌هایش هم اهمیت داده.
قطعاً اینها که گفتید در ذهن من بوده، البته چقدر به این ایده‌آل نزدیک شده‌ام، بحث دیگری است. بعد از «دوئل» و گرفتن سیمرغ بلورین و پخش «تب سرد» پیشنهادهای زیادی داشتم. تا جایی که توانستم سعی کردم به متن اهمیت بدهم و به اینکه پیشنهاد در مدیوم سینماست یا تلویزیون کمتر توجه کردم. سعی کردم به عنوان یک مخاطب با پیشنهادهایم برخورد کنم، خیلی حسی انتخاب کردم و پیشنهادهایی را پذیرفتم که دوستشان داشتم. همین حساسیت‌ها باعث شد 14 ماه هیچ کاری را قبول نکنم تا «به نام پدر».


گفتید که مخاطب خیلی برایتان اهمیت دارد. اگر پیشنهاد بازی در فیلمی داشته باشید که در چند جشنواره داخلی و خارجی نمایش داده شود اما اکران عمومی گسترده نداشته باشد، رد می‌کنید؟
اگر یک فیلم اکران محدود داشته باشد به معنی این نیست که مخاطب ندارد. بعضی فیلم‌ها، اصلاً مخاطب ندارند حتی اگر در تعداد زیادی سینما روی پرده بروند. فیلم‌هایی که جنبه هنری و فرهنگی بیشتری دارند هم مخاطب دارند و بازی کردن در آنها، تجربه خوبی است. همان‌طور که گفتم فیلمنامه و نقش برای من اهمیت زیادی دارد. وقتی فیلمنامه‌ای را می‌خوانم تقریباً می‌توانم تشخیص بدهم که مخاطب چگونه با آن برخورد می‌کند. در این مدت در یک فیلم کوتاه هم بازی کردم. این فیلم‌ها مخاطب کمتری نسبت به فیلم‌های سینمایی دارد، اگر برای من فقط مخاطب انبوه مهم بود در چنین فیلمی بازی نمی‌کردم اما این تجربه‌ها هم مخاطب خاص خودش را دارد و این مخاطب برای من مهم است.


مسعود ده‌نمکی سوابق سیاسی روشنی دارد. از همکاری با او و داوری‌هایی که ممکن بود درباره شما و فیلم «اخراجی‌ها» بشود، نترسیدید؟
دیدگاه و سوابق سیاسی آقای ده‌نمکی به خودشان مربوط است. من از زمانی که با او آشنا شدم به عنوان یک کارگردان به او نگاه کردم و او هم من را به عنوان بازیگر فیلمش پذیرفت، رابطه‌ای کاملاً‌ حرفه‌ای بین ما حاکم بود.


در این مدت با کارگردان‌هایی کار کرده‌اید که اولین فیلمشان را می‌سازند. اعتماد کردن به قابلیت‌های این کارگردان‌ها آسان است؟ ده‌نمکی البته دو فیلم مستند ساخته، آنها را دیده بودید؟

در مقطعی کارگردانی به من اعتماد کرده و فرصت داده در فیلمی مثل «دوئل» برای اولین‌بار به طور جدی خود را محک بزنم. این اعتماد را من به عنوان بازیگر به بعضی فیلمسازها داده‌ام و هیچ‌وقت فکر نکرده‌ام نباید با یک کارگردان فیلم اولی همکاری کرد. در مورد آقای ده‌نمکی هم دو فیلم مستند از او دیده بودم. «فقر و فحشا» به نظرم فیلم جسورانه و متفاوتی است. در همان مستندها هم می‌توان استعداد آقای ده‌نمکی در فیلمسازی را تشخیص داد. در کنار اینها تیمی که قرار بود در ساخت «اخراجی‌ها» او را کمک کند، تیمی حرفه‌ای بود و من می‌دانستم نتیجه همکاری این گروه اگر شاهکار نشود، کار قابل دفاعی می‌شود.


کسی توصیه نکرد با ده‌نمکی همکاری نکنید؟
نه. اصلاً. واقعاً کسی چنین توصیه‌ای نکرد.


مجید سوزوکی کاراکتری است که ده‌نمکی او را دیده، یک کاراکتر واقعی که وجود داشته. بازی در چنین نقشی جذابیت خاصی دارد؟

آقای ده‌نمکی عکس او را به من نشان داد، خاطرات مختلفی از او برایم تعریف کرد که شناخت من را از این کاراکتر بیشتر می‌کرد. مجید، جوانی است با ذهنیت مثبت، کم‌حرف و جدی. تلاش من و آقای ده‌نمکی این بود تا تصویری که از مجید سوزوکی ارائه می‌دهیم واقعاً به او نزدیک باشد.


این شباهت‌ها در ویژگی‌های ظاهری هم رعایت شد؟ یعنی نوع لباس پوشیدن و گریم شما قرار است مجید سوزوکی واقعی را تداعی کند.
نوع لباس پوشیدن، شکل گریم، انگشترهایی که در دست من است و حتی استفاده از تکیه‌کلام ما چاکریم در جهت نزدیک شدن به آن شخصیت بود. شخصیتی که می‌خواستیم دوباره او را زنده کنیم.



مرگ مجید در پایان فیلم، قابل پیش‌بینی و کلیشه‌ای است. هر چند ده‌نمکی سعی کرده روی تحول مجید خیلی تاکید نکند.
مرگ مجید باید اتفاق می‌افتاد. در دنیای واقعی هم مجید سوزوکی در جبهه شهید شد و این فیلم بخشی از زندگی او را به تصویر می‌کشد. همان بخشی که با مرگش به پایان می‌رسد.


در واقعیت هم مجید سوزوکی همین مدت در جبهه بوده و در همین فاصله زمانی شهید شده؟
بله، مجید سوزوکی می‌آید که در جبهه گشتی بزند و بعد برگردد که شهید می‌شود.


تحول مجید برای شما قابل قبول است؟
به نظر من تحول باسمه‌ای در فیلم نمی‌بینیم. زمانی که فیلمنامه را می‌خواندم آرزو می‌کردم مجید در پایان متحول نشود. اگر می‌شد این نقش را بازی نمی‌کردم. وقتی فیلمنامه به آخر رسید خیلی خوشحال بودم که تحول باسمه‌ای اتفاق نیفتاد و مجید در لحظات آخر زندگی هم مرام خودش را دارد. اگر تحولی در مجید می‌بینیم از جنس خود اوست.


فکر می‌کردید برای بازی در نقش مجید سوزوکی نامزد سیمرغ بشوید؟
موقع فیلمبرداری نمی‌شود به این چیزها فکر کرد. موقع بازی در این نقش اصلاً به این بخش از ماجرا فکر نمی‌کردم.




91/11/6::: 1:2 ع
نظر()